درود بــــر پادشاهـــــم کـــوروش بــــزرگ
بده دستاتو به من تا باورم شه پیشمی می دونم خوب می دونی تو تاروپود و ریشه امی تو که از دنیا گذشتی واسه یه خنده ی من چرا من نگذرم از یه استخون به اسم تن تو خیالمم نبود دوباره عاشقی کنم ممنونم اجازه دادی با تو زندگی کنم نمی دونم چی بگم که باورت شه جونمی توی این کابوس درد رویای مهربونمی می دونی با تو پرم از شعر و ستاره می دونی بی تو لحظه حرمتی نداره می دونی در تو این خدا بوده که تونسته گل عشق بکاره حتی وقتی پیشمی دلم برات تنگ می شه باز عشق تو تو لحظه هام حادثه ساز و قصه ساز به جون خودت که بی تو از نفسم سیر می شم نمی دونم چی میشه بد جوری گوشه گیر می شم ممنونم که بچه بازی هامو طاقت می کنی هر چقدر بد می شم اما تو نجابت می کنی هر کجای دنیا باشم با منی و در منی نگران حال و روزم بیشتر از خود منی